آیه 2 سوره لقمان
<<1 | آیه 2 سوره لقمان | 3>> | |||||||||||||||
|
محتویات
ترجمه های فارسی
این (قرآن عظیم و) آیات کتاب حکیم است.
این آیات [با عظمتِ] کتاب محکم و استوار است،
اين است آيات كتاب حكمتآموز،
اينها آيههاى كتاب حكمتآميز است.
این آیات کتاب حکیم است (کتابی پرمحتوا و استوار)!
ترجمه های انگلیسی(English translations)
معانی کلمات آیه
تفسیر آیه
تفسیر نور (محسن قرائتی)
سیمای سورهى لقمان
اين سوره، از سورههاى مكّى است و به مناسبت نام لقمان، كه در تمام قرآن تنها دوبار، آن هم در اين سوره آمده، لقمان ناميده شده است. ششمين سوره از سورههاى هفتگانه «لامات» است كه با حروف مقطّعهى «الم» آغاز شده است.
محتواى سورهى لقمان را مىتوان در اين موارد خلاصه نمود:
1- بيان عظمت و اهميّت قرآن در هدايت بشر.
2- تقسيم انسانها به نيكوكار و مستكبر و بيان سرنوشت آنان.
3- بيان برخى معجزات علمى قرآن از قبيل قانون جاذبه و زوجيّت گياهان.
4- نصايح و موعظههاى حكيمانهى لقمان به فرزندش.
5- دلايل ايمان به مبدأ و معاد.
6- بيان علوم اختصاصى خداوند، مانند: زمان مرگ و برپايى قيامت.
جلد 7 - صفحه 226
بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمنِ الرَّحِيمِ
به نام خداوند بخشندهى مهربان
الم «1» تِلْكَ آياتُ الْكِتابِ الْحَكِيمِ «2»
الف، لام، ميم. اين، آياتِ كتابِ سراسر حكمت است.
هُدىً وَ رَحْمَةً لِلْمُحْسِنِين «3»
كه (مايه) هدايت و رحمت، براى نيكوكاران است.
الَّذِينَ يُقِيمُونَ الصَّلاةَ وَ يُؤْتُونَ الزَّكاةَ وَ هُمْ بِالْآخِرَةِ هُمْ يُوقِنُونَ «4»
آنان كه نماز به پا مى دارند و زكات مى پردازند و تنها آنان به آخرت يقين دارند.
نکته ها
از مجموع بيست و نه سوره قرآن كه با حروف مقطّعه آغاز مىشود، در بيست و چهار مورد، پس از آن حروف، عظمت قرآن مطرح شده، شايد بيانگر آن است كه قرآن از همين حروف الفبا كه در اختيار شماست تأليف يافته، ولى هيچ كس از شما نمىتواند همانند آن را بياورد.
عموم نويسندگان، كتابِ خود را خالى از نقص نديده وبه خاطر نقصها واشكالات كتابشان، از خواننده عذرخواهى مىكنند و از پيشنهادها و انتقادها استقبال مىكنند؛ تنها خداوند است كه دربارهى كتاب خود با صراحت مىفرمايد: «الْكِتابِ الْحَكِيمِ» تمام آياتش، محكم و بر اساس حكمت است. كتابى استوار و خللناپذير كه هيچ نقص و عيبى در آن راه ندارد.
نماز، جامع همهى كمالات معنوى است مانند: طهارت، تلاوت قرآن، اقرار به توحيد و
جلد 7 - صفحه 227
نبوّت و ولايت، ذكر و دعا، سلام، قيام، ركوع، سجود و توجّه به حقّ؛ و زكات جبران همهى كاستىهاى مادّى است.
در قرآن، مفهوم «زكات»، گستردهتر از آن است كه در فقه آمده، زيرا علاوه بر زكاتِ فقهى، عموم كمكهاى مالى را شامل مىشود.
خداوند در يك جا، قرآن را مايهى هدايت متّقين مىخواند، «هُدىً لِلْمُتَّقِينَ» «1» و در جاى ديگر آن را مايهى هدايت و بشارت مؤمنان مىداند، «هُدىً وَ بُشْرى لِلْمُؤْمِنِينَ» «2» و در اين سوره، قرآن را مايهى هدايت و رحمت براى نيكوكاران مىشمرد، «هُدىً وَ رَحْمَةً لِلْمُحْسِنِينَ» پس قرآن مراحل سه گانهى تكامل را در بردارد، مايهى هدايت، بشارت و رحمت است. «3»
پیام ها
1- ارشاد و هدايت، بايد بر اساس حكمت باشد. «آياتُ الْكِتابِ الْحَكِيمِ هُدىً»
2- قرآن، عين هدايت و رحمت است و در اين زمينه هيچ گونه نقص و نارسايى ندارد. «هُدىً وَ رَحْمَةً» (كلمههاى «هُدىً» و «رَحْمَةً» در قالب مصدرى آمده كه نشان مبالغه مىباشد. «4»)
3- ارشاد و هدايت، بايد همراه رحمت و محبّت باشد. «هُدىً وَ رَحْمَةً»
4- نيكوكاران، آمادگى پذيرش حقّ را دارند. «هُدىً وَ رَحْمَةً لِلْمُحْسِنِينَ»
5- نماز و زكات، از يكديگر جدا شدنى نيستند. «يُقِيمُونَ الصَّلاةَ وَ يُؤْتُونَ الزَّكاةَ»
6- اقامهى نماز و پرداخت زكات بايد سيرهى دائمى باشد. («يُقِيمُونَ» و «يُؤْتُونَ»، در قالب مضارع آمده كه نشان استمرار است)
7- چون اسلام دين جامعى است، تكليفهاى آن نيز جامع و همه جانبه است.
«1». بقره، 2.
«2». نمل، 2.
«3». تفسير نمونه، ذيل آيه.
«4». گاهى مىگويند: فلانى شيرين سخن است و گاهى مىگويند: فلانى شكر است كه اين تعبير بيانگر آن است كه تمام وجود و حركات و كلام و نگاهش يكپارچه شيرين است.
جلد 7 - صفحه 228
تكليف بدنى: «نماز»، مالى: «زكات» و قلبى: «يقين». «الصَّلاةَ، الزَّكاةَ، يُوقِنُونَ»
8- ارتباط با خدا (اقامهى نماز) و ارتباط با مردم (پرداختن زكات)، همراه با ايمان به قيامت ارزشمند است. «وَ هُمْ بِالْآخِرَةِ هُمْ يُوقِنُونَ»
9- نيكوكار كسى است كه هم به مسائل اقتصادى توجّه دارد و هم به مسائل معنوى. لِلْمُحْسِنِينَ الَّذِينَ يُقِيمُونَ ... يُؤْتُونَ
تفسیر اثنی عشری (حسینی شاه عبدالعظیمی)
تِلْكَ آياتُ الْكِتابِ الْحَكِيمِ «2»
تِلْكَ آياتُ الْكِتابِ الْحَكِيمِ: اين آيات آيتهاى كتاب قرآن خداوند صاحب حكمت است، يا متضمن است تمام حكم و مصالح بندگان را، يا حاكم است ميان حلال و حرام، يا محكم و متقن مىباشد.
تفسیر روان جاوید (ثقفى تهرانى)
بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمنِ الرَّحِيمِ
الم «1» تِلْكَ آياتُ الْكِتابِ الْحَكِيمِ «2» هُدىً وَ رَحْمَةً لِلْمُحْسِنِينَ «3» الَّذِينَ يُقِيمُونَ الصَّلاةَ وَ يُؤْتُونَ الزَّكاةَ وَ هُمْ بِالْآخِرَةِ هُمْ يُوقِنُونَ «4»
أُولئِكَ عَلى هُدىً مِنْ رَبِّهِمْ وَ أُولئِكَ هُمُ الْمُفْلِحُونَ «5» وَ مِنَ النَّاسِ مَنْ يَشْتَرِي لَهْوَ الْحَدِيثِ لِيُضِلَّ عَنْ سَبِيلِ اللَّهِ بِغَيْرِ عِلْمٍ وَ يَتَّخِذَها هُزُواً أُولئِكَ لَهُمْ عَذابٌ مُهِينٌ «6» وَ إِذا تُتْلى عَلَيْهِ آياتُنا وَلَّى مُسْتَكْبِراً كَأَنْ لَمْ يَسْمَعْها كَأَنَّ فِي أُذُنَيْهِ وَقْراً فَبَشِّرْهُ بِعَذابٍ أَلِيمٍ «7» إِنَّ الَّذِينَ آمَنُوا وَ عَمِلُوا الصَّالِحاتِ لَهُمْ جَنَّاتُ النَّعِيمِ «8» خالِدِينَ فِيها وَعْدَ اللَّهِ حَقًّا وَ هُوَ الْعَزِيزُ الْحَكِيمُ «9»
خَلَقَ السَّماواتِ بِغَيْرِ عَمَدٍ تَرَوْنَها وَ أَلْقى فِي الْأَرْضِ رَواسِيَ أَنْ تَمِيدَ بِكُمْ وَ بَثَّ فِيها مِنْ كُلِّ دابَّةٍ وَ أَنْزَلْنا مِنَ السَّماءِ ماءً فَأَنْبَتْنا فِيها مِنْ كُلِّ زَوْجٍ كَرِيمٍ «10»
ترجمه
اين آيتهاى كتاب محكم است
با آنكه هدايت و رحمت باشد براى نيكوكاران
آنانكه بر پاى ميدارند نماز را و ميدهند زكوة را و ايشان بآخرت يقين ميدارند
ايشانند بر هدايتى از پروردگارشان و آنگروه آنانند رستگاران
و از مردمان كسى است كه ميخرد مشغول كنندهاى از كلام را تا گمراه كند از راه خدا بدون دانشى و بگيرد آنرا به سخريّه آنگروه براى آنها است عذابى خوار كننده
و چون خوانده شود بر او آيتهاى ما روى ميگرداند تكبّر كنان گويا نشنيده آنرا گويا در دو گوشش سنگينى است پس مژده ده او را بعذابى دردناك
همانا آنانكه گرويدند و كردند كارهاى نيك براى ايشانست بهشتهاى با نعمت جاودانيانند
در آن وعدهايست از خدا براستى و او است غالب درست كردار
آفريد آسمانها را بدون ستونهائى كه ببينيد آنرا و افكند در زمين كوههاى ثابت را مبادا كه حركت دهد و مضطرب كند شما را و پراكنده نمود در آن از هر جنبندهاى
جلد 4 صفحه 269
و فرو فرستاديم از آسمان آبرا پس رويانيديم در آن از هر صنفى نيكو و پر فائده.
تفسير
راجع به الم بياناتى مكرّر شده و آيات قرآن مشتمل بر علم و حكمت و داراى مبانى محكم و اساس مستحكم مأمون از هر خلل و فتورى است و نيز موجب هدايت و رحمت است براى نيكوكاران كه با اقرار بوحدانيّت خدا و رسالت خاتم انبيا و ولايت ائمّه هدى اقامه نماز و اداء زكوة مينمايند و معتقد بمعاد روز قيامتند و تخصيص نماز و زكوة بذكر از ساير اعمال حسنه براى مزيد اهتمام بشأن آن دو است و ذكر معاد از بين عقائد حقّه براى داعى بودن اعتقاد بآن بر خيرات است و تكرار كلمه هم براى تأكيد نسبت و انحصار آن عقيده به نيكوكاران است و بعضى هدى و رحمة برفع قرائت نمودهاند و بنابر اين خبر مبتداء محذوف است كه هو باشد و بنابر قرائت مشهوره حال است از آيات كتاب حكيم و هدايت بودن قرآن براى اهل احسان باعتبار اختصاص استفاده از آن بايشان است و البتّه چنين كسانى كه داراى عقائد حقّه و اعمال حسنهاند بهدايت الهى مهتدى و بفلاح و رستگارى دارين فائز خواهند بود و در مقابل اين اشخاص بعضى از مردم حكايات و افسانههاى بىاصلى را كه موجب لهو و لعب و سرگرمى و طرب است خريدارى نموده و دست آويز خود ميكنند تا مردم را بخود مشغول نمايند و از راه علم و معرفت خدا باز دارند با آنكه علم ندارند بمفسده متاعى كه خريدارى نمودهاند يا از روى بىدانشى باين امر اقدام مينمايند و بعضى ليضلّ بفتح ياء قرائت نمودهاند و بنابر اين مراد آنستكه نتيجه اين متاع گمراهى از طريق حق است اگرچه قاصد آن نباشند و نيز آن بعض خريدارى ميكنند لهو را تا آنرا وسيله استهزاء بسبيل خدا و آيات او قرار دهند و بعضى يتّخذها برفع قرائت نمودهاند و بنابر اين مراد آنستكه بعضى از مردم خريدارى مينمايند لهو را و استهزا ميكنند راه حق و آيات او را و ارجاع ضمير مؤنّث بسبيل رائج است و چون آنها دين خدا را خوار نمودند خداوند هم بعذاب خوار كننده گرفتارشان خواهد فرمود و وقتى كه پيغمبر صلّى اللّه عليه و اله و سلم يا اصحاب آيات قرآن را براى آن بعض تلاوت نمايند از روى تكبّر بآن پشت كند مانند آنكه گوشش سنگين است و نميشنود پس بايد مژده عذاب دردناك دنيا يا آخرت باو
جلد 4 صفحه 270
داده شود و در بعضى از روايات ائمّه اطهار ابو جهل و نضر بن حارث از قريش مصداق آن بعض معرّفى شدهاند و لهو الحديث را بغنا و ساير ملاهى تعميم دادهاند و اضافه لهو بحديث ظاهرا بيانيّه است يعنى چيزيكه موجب سرگرمى و انصراف از ياد خدا شود از اخبار و سخنان بىاساس مانند قصّه رستم و اسفنديار و حسين كرد و امثال اينها از اقوال باطله و گفتار ناهنجار و اشعار بىاعتبار كه بآن تغنّى و طرب نمايند و كسانيكه داراى عقائد حقّه و اعمال صالحه ميباشند نعمت بهشتها از آن ايشان است و در آنها هميشه متنعّم بانواع نعمتها خواهند بود بر حسب وعده حتميّه الهيّه كه حق است و تخلّف پذير نيست و خداوند توانا و غالب و قادر است كسى نمىتواند دست انتقام او را كوتاه كند يا مانع از انجاز وعده او شود و تمام كارهايش از روى حكمت و مصلحت و راستى و درستى است مىبينيد كه آسمانها را بدون ستونى خلق فرموده يا بدون ستونى كه به بينيد آنرا خلق فرموده چنانچه از حضرت رضا عليه السّلام روايت شده كه ستونهائى دارند ولى شما نمىبينيد آنرا و ظاهرا آن قواء نگهدار آنها است از تفرّق و سقوط چون عمود چيزى است كه نگهدار سقف باشد و عمد جمع آنست و خداوند براى استحكام زمين و حفظ آن از تمايل و تفرّق كوههاى ريشهدارى در آن افكنده بطوريكه در اعماق زمين جاى گرفته و نميگذارد زمين مردم را از جاى خودشان متمايل و متزلزل نمايد مگر وقتى كه اراده فرمايد گوشمالى بآنها دهد كه بزلزله مختصرى عالم را متزلزل خواهد فرمود و يكى از موجبات آن ربا خوارى است كه نقل نمودهاند در بلاديكه اخيرا مبتلا بآن شدند رواج داشته و نيز خداوند پراكنده فرمود در زمين از هر نوع حيوان جنبندهئى كه قابل خلعت هستى و وجود بود چون بخل در مبدء فيّاض نبوده و نيست و براى تهيّه معاش آنها باران رحمت خود را از آسمان نازل فرمود و رويانيد در زمين از هر صنف خوراكى و پوشاكى و ميوه و گل و گياه خوش و خوب و گوارا را
جلد 4 صفحه 271
اطیب البیان (سید عبدالحسین طیب)
بِسمِ اللّهِ الرَّحمنِ الرَّحِيمِ
الم «1» تِلكَ آياتُ الكِتابِ الحَكِيمِ «2» هُديً وَ رَحمَةً لِلمُحسِنِينَ «3»
الم- اينکه است آيات كتاب حكيم هدايت كننده و رحمت است براي نيكوكاران.
الم از حروف مقطعه قرآن و از رموز بين اللّه و رسوله.
تِلكَ اشاره بآيات مذكوره در اينکه سوره است.
آياتُ الكِتابِ كتاب قرآن مجيد است که اينکه آيات از قرآن است و يكي از سور- قرآنيست.
الحَكِيمِ که اينکه كتاب تمامش موافق حكمت و مصلحت بر طبق واقع و حقيقت از مصدر
جلد 14 - صفحه 412
جلال ربوبية صادر شده و غرض از صدورش و حكمت نزولش:
هُديً وَ رَحمَةً لِلمُحسِنِينَ اما هدايتش به بهترين راهها و آسانترين و محكمترين آنها هدايت ميفرمايد چنانچه ميفرمايد إِنَّ هذَا القُرآنَ يَهدِي لِلَّتِي هِيَ أَقوَمُ وَ يُبَشِّرُ المُؤمِنِينَ (اسري آيه 9) و اما رحمتش همين بشارتها که در قرآن خداوند بيان فرموده که جامع جميع سعادات دنيوي و اخروي و نجات از جميع مهالك نشئتين است اما بهره برداري او لِلمُحسِنِينَ است چنانچه ميفرمايد وَ نُنَزِّلُ مِنَ القُرآنِ ما هُوَ شِفاءٌ وَ رَحمَةٌ لِلمُؤمِنِينَ وَ لا يَزِيدُ الظّالِمِينَ إِلّا خَساراً (اسراء آيه 82) و محسن مقابل مسيء است و محسن كسي را گويند که عقائدش حسن باشد اخلاقش حسن باشد اعمال و افعالش حسن باشد و مسيء مفادا با ظالم يكيست که ظالم بدين، ظالم بغير، ظالم بنفس، عقائد بد، اخلاق بد، افعال بد، تماما سيئست که فرمود وَ لا يَزِيدُ الظّالِمِينَ إِلّا خَساراً. سپس صفات محسنين را بيان ميفرمايد که محسنين كيانند:
برگزیده تفسیر نمونه
]
(آیه 2)- لذا بعد از ذکر «حروف مقطعه» میگوید: «این آیات کتاب حکیم است» کتابی پر محتوا و استوار (تِلْکَ آیاتُ الْکِتابِ الْحَکِیمِ).
توصیف «الْکِتابِ» به «الْحَکِیمُ» یا بخاطر استحکام محتوای آن است، چرا که هرگز باطل به آن راه نمییابد، و هر گونه خرافه را از خود دور میسازد.
و یا به معنی آن است که این قرآن همچون دانشمند حکیمی است که در عین خاموشی با هزار زبان سخن میگوید، تعلیم میدهد، اندرز میگوید، تشویق
ج3، ص551
میکند، انذار مینماید، داستانهای عبرتانگیز بیان میکند، و خلاصه به تمام معنی دارای حکمت است، و این سر آغاز، تناسب مستقیمی دارد با سخنان «لقمان حکیم» که در این سوره از آن بحث به میان آمده.
سایرتفاسیر این آیه را می توانید در سایت قرآن مشاهده کنید:
تفسیر های فارسی
ترجمه تفسیر المیزان
تفسیر خسروی
تفسیر عاملی
تفسیر جامع
تفسیر های عربی
تفسیر المیزان
تفسیر مجمع البیان
تفسیر نور الثقلین
تفسیر الصافی
تفسیر الکاشف
پانویس
منابع
- تفسیر نور، محسن قرائتی، تهران:مركز فرهنگى درسهايى از قرآن، 1383 ش، چاپ يازدهم
- اطیب البیان فی تفسیر القرآن، سید عبدالحسین طیب، تهران:انتشارات اسلام، 1378 ش، چاپ دوم
- تفسیر اثنی عشری، حسین حسینی شاه عبدالعظیمی، تهران:انتشارات ميقات، 1363 ش، چاپ اول
- تفسیر روان جاوید، محمد ثقفی تهرانی، تهران:انتشارات برهان، 1398 ق، چاپ سوم
- برگزیده تفسیر نمونه، ناصر مکارم شیرازی و جمعي از فضلا، تنظیم احمد علی بابایی، تهران: دارالکتب اسلامیه، ۱۳۸۶ش
- تفسیر راهنما، علی اکبر هاشمی رفسنجانی، قم:بوستان كتاب(انتشارات دفتر تبليغات اسلامي حوزه علميه قم)، 1386 ش، چاپ پنجم